امید ، موفقیت
انسانها زمانی ناامید میشوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده! ...
نویسنده :
مادر
11:20
بخشش دشمن
هميشه دشمنانت را ببخش؛ هيچ چيز بيش از اين آنها را ناراحت نمي كند (اسكار وايلد) ...
نویسنده :
مادر
11:18
شیرین زبون 2
کلماتی که می گی می خوای به زور بلندم کنی میگی یاللی = یاعلی در جواب من رو دوست داری بابا رو دوست داری محکم میگی == نه تلفن که زنگ میزنه بدوبدو می ری گوشی رو میداری تا طرف مقابل حرفی بزنه وقتی حرف زد تندا تند جوابش رو میدی ددو بددد نه ادوبدهدد قربون حرف زدنت
نویسنده :
مادر
10:43
شیرین زبون مامان
کلماتی را که ادا می کنی داغه = داگه سرده = درده درد = دد
نویسنده :
مادر
10:34
عاشقانه
دخمل گل مامان
دخمل طلا مامان خیلی وقته که حرف می زنی ولی نتونستم یه مدت بیام و بهت سربزنم مامان بابا بیا نانا = رقصیدن به به = غذا الو ددوبدو دد = بیرون رفتن دائیییییییییی = دائی عزیزم خیلی میرقصی تا وارد خونه میشی به کامپیوتر اشاره می کنی و می گی نانا وارد ماشین میشی ضبط ماشین و دستکاری می کنی و نانا من و بابا ت رو هم می بینی موبایل و نانا ...
نویسنده :
مادر
10:47
از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت
جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند.... جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند . درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند. دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به ...
نویسنده :
مادر
10:51
مشهد الرضا
صبح در قطار بابا جون و دائی مرتضی بابا جون و بابا ...
نویسنده :
مادر
10:08
عکسهای دختر گلم در شمال
قبل از راه ا فتادن به سمت شمال حیاط خانه دائی مهدی بابا سارینای عزیزم توی آب دریا ...
نویسنده :
مادر
9:59